در باب اهمیت خوانش فارسی سرمایه در قرن بیست و یکم
توماس پیکتی موضوع نابرابری درآمد و سازوکارهای تقویت کنندۀ آن را در کتاب خواندنی، مناقشه برانگیز، مملو از مشاهدات تاریخی و داده های تجربی «سرمایه در قرن بیست و یکم مورد بررسی قرار داده است.
نابرابری درآمد که در اصل نابرابری در درآمد ناشی از سرمایه و کار است، از دهۀ ۱۹۷۰ به این سو در همۀ کشورهای جهان که دادههای اقتصادی برای آنها وجود دارد بدتر شده است. مشاهدات نشان می دهند که در اقتصاد ایران هم وضعیت نابرابری درآمد ظرف این مدت اگر بدتر نشده باشد، بدون شک بهتر نشده است و یک گروه درآمد خاص مرتباً در گذر این فاصلۀ زمانی با بقیه جامعه فاصلۀ خود را زیاد کرده است. این موضوع مهم امروز چنان اهمیتی یافته که عمدۀ مباحثات اقتصادی را معطوف خود کرده است.
توماس پیکتی موضوع نابرابری درآمد و سازوکارهای تقویت کنندۀ آن را در کتاب خواندنی، مناقشه برانگیز، مملو از مشاهدات تاریخی و داده های تجربی «سرمایه در قرن بیست و یکم مورد بررسی قرار داده است. ان کتاب به سرعت جایگاه مهمی در عرصۀ مباحثات اقتصادی باز کرد و همه جا سخن از آن بود و هنوز هم هست. پیکتی با بررسی این موضوع راه حلی هم برای رفع آن ارائه میکند که آن را به صورت مختصر و مفید در یک پاراگراف بیان میکند:
«برای تنظیم سرمایه داری جهانیشده موروثی قرن بیستویکم، صرفاً نباید به بازاندیشی الگوی مالی و اجتماعی [حاکم بر] قرن بیستم و انطباق آن با جهان قرن بیست ویکم بسنده کرد. بیتردید، بهروزرسانی برنامه سوسیال-دموکراتیک و البته مالی-لیبرالی قرن گذشته [یعنی ایجاد] دولت اجتماعی و سیستم مالیات بر درآمد تصاعدی ضروری است؛ دو نهاد بنیادینی که در قرن بیستم ابداع شدند و در آینده نیز باید نقشی محوری را بازی کنند. اما اگر دموکراسی بر آن است که مهار سرمایهداری جهانی شدهی مالی قرن کنونی را بهدست گیرد، باید ابزارهای نوینی را ابداع نماید تا بتواند خود را با چالشهای عصر کنونی انطباق دهد. ابزار ایدهآل همانا ایجاد یک سیستم مالیات بر درآمد تصاعدی همراه با سطح بسیار بالایی از شفافیت مالی بین المللی است. چنین مالیاتی زمینه را برای رهایی از مار پیچ بی پایان نابرابری و همچنین کنترل پویایی های تمرکز جهانی سرمایه فراهم خواهد کرد.»
خوانش فارسی این کتاب میتواند به روشن شدن موضوع نابرابری درآمد در ایران و اقتصاددانان و اقتصادخوانان، دانشگاهیان، متخصصان علوم اجتماعی و سیاستگ ذاران و کارشناسان که دغدغۀ نابرابری درآمد را دارند، راهگشا باشد و به درک بهتر موضوع کمک کند. شاید بهتر بگوییم خواندن آن برای این گروه ضروری است