فرصتی دست داد با فریدون عزیز رفتیم زیارت امام رضا فریدون مشغول راز و نیاز بود و دوباره بعد از مدتها ما بودیم و امام رضا ( ع ) ، یه گوشه ای دنج تو صحن پیدا کرده ایم ، ای کاش مردم دانه های دلشان پیدا بود ،( خدا بیامرزد مادرم را) ،از جایی که نشسته ایم بلند میشویم و دلمان داره قدر یه دنیا باز میشه ، نمیدونم از اون جایی که ما نشسته بودیم و بلند شدیم تا حالا چند نفر حاجتشون رو گرفته اند و رفتند ؟ فریدون بریم تا بعد...