حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان این نقش ماند از قلمت یادگار عمر "نه برای لقمهای نان " نام کتاب معروفِ "ماتسوشیتا" بنیانگذار شرکت "پاناسونیک" است. ماتسوشیتا را درخشانترین کارآفرین قرن بیستم میدانند. در میان کارآفرینانی همچون هوندا، "اکیوموریتا" بنیانگذار شرکت سونی1 ؛ "کیشیرو تویودا" بنیانگذار شرکت تویوتا 2 و ... امّا جایگاه ماتسوشیتا از سایر همقطارانش متمایز است. او یکی از چهرههای اصلی در هدایت معجزهی اقتصادی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم بود. محصولات شرکت "پاناسونیک" میلیاردها نفر را در سراسر دنیا صاحب لوازم برقی خانگی کرد و پیش از مرگش در سال 1989 کمتر سازمانی روی کرهی خاکی مشتریانی بیشتر از او داشت. رمز این رفتار چیست و چیست انرژی محرّک اینگونه رفتار؟ نوع نگرشِ یک انسان چگونه باید باشد و تفکّرش حول چه مداری باید در گردش باشد که این سان مثبت اندیش و مثبت گرا باشد؟ احساس خستگی در من چرا باید باشد وقتی که در این عالم خاک، این نوع نگاه تحسین برانگیز به زندگی هست. آیا نگاه ما به زندگی صحیح است؟ آیا امثال ماتسوشیتا فقط در کتابها یا افسانهها بودهاند؟ خیر! کنار دست ما اگر نگاه کنیم، هستند و بیشک گردش چرخهای تولید، صنعت و اقتصادِ پویا برمبنای وجود این نوع نگاه است.نه برای لقمهای نان
konosuke matsushita
ماتسوشیتا در 20 سالگی پس از چندین سال سیمکشی برق و در حالی که تنها چهار کلاس سواد داشت، کار خود را با "100 ین" سرمایه و با تاسیس یک کارگاه کوچک با کمک همسرش و برادر همسرش شروع کرد. پس از مدتی تولید و سعی در ابداع وسایل الکتریکی، ثبت نام تجاری با مارک " ناسیونال " را انجام داد. در 1923 در سالگرد تاسیس شرکتش یک برنامه بلندمدت 250 ساله را اعلام کرد ( 25 برنامه 10ساله ) و ... اما پس از جنگ جهانی دوم در سال 1947 بهجای استراحت در دوران بازنشستگی، بطور کامل ورشکست شد. شرکتش را مصادره کردند و کارخانههایش در دیگر کشورها نیز توسط همان کشورها، تصرف شد...
داستان زندگی ماتسوشیتا به قدری زیبا، جذّاب و پر فراز و نشیب است که در ارزیابی شتابزده و کمحوصلهی دوستان، مجال پرداختنش نیست، اما بشنوید از پیرمردی حدوداً هشتاد ساله به نام توشیکو (Toshihiko Kitaura) که "اکنون" مشغول طّی دوره دکترای ساخت غشا است.(!)
52 سال پیش در دانشگاه کوبه فارغ التحصیل شده است. پس از آن به مدت 45 سال در شرکت NITTOD ENCO کار کرده است. یک شرکت بسیار بزرگ که فقط در ژاپن 50 شعبه دارد. توشیکو طی مدت 45 سال در زمینه ساخت Membrane (غشا) جهت تصفیه آب فعالیت کرده است. پس از بازنشستگی مدتی در خانه بوده و به تعبیر خودش احساس بطالت میکند. لذا به شرکت MEISUI میرود و به عنوان مشاور طرحهای آن شرکت فعال میشود. طی هفت سال گذشته که مشاور این شرکت بوده و از یک سال و نیم پیش تصمیم گرفت دورهی دکترای خود را شروع کند.
ماتسوشیتا در "نه برای لقمهای نان " میگوید: "من در 90 سالگیام؛ ولی هر روز صبح این شعر را با خود زمزمه میکنم:
جوانی، جوانی در دل است
جوانی برای آنانکه پر از ایمان و امید هستند، جاودان است.
و چالشهای هر روز تازه را،
با دلیری و اعتماد، شاد باش میگویند و میپذیرند...
"سیمون"، برندهی نوبل ادبیات هم جملات مسحور کنندهای دارد. جملاتی که چون گوهری تابنده است: " عظمت انسان در این است که زندگی خود را دوباره بیافریند؛ آن چه به او داده شده است، بازسازی کند... با کار، حیات طبیعیاش را ایجاد میکند، با دانش و با نشانهها، جهان را میسازد؛ با هنر، در میان جسم و جانش هماهنگی به وجود میآورد و..."
همانطور که "اقبال لاهوری" گفته است:
جانی که بخشند دیگر نگیرند، مرگ است صیدی، تو در کمینی
صورتگری را از من بیاموز، شاید که خود را باز آفرینی
بینی جهان را خود را نبینی، تا چند جانا غافل نشینی
بیرون قدم نه از دور آفاق، تو بیش از اینی تو پیش از اینی............................................................................
1. برخلاف ماتسوشیتا، آکیو موریتا (AKIO MORITA ) بنیانگذار سونی (در 26 ژانویه سال 1921 ) از خانوادهای مقتدر و متمول زاده شد. با آنکه پدرش انتظار داشت او به عنوان فرزند بزرگ خانواده پای در راه او گذارد و تجارتخانه او را در حرفهی صنایع نوشیدنی اداره کند؛ اما «آکیو» از همان کودکی به وسایل الکتریکی و صوتی علاقهمند بــــود و میخواست بداند اشیاء چگونه کار میکنند. رویای او ساخت یک گرامافون الکتریکی بود. به همین دلیل رشتهی فیزیک را در دانشگاه اوساکا برگزید. موریتا در 25 سالگی و در سال 1946 شرکت خود را با نام «شرکت مهندسی مخابرات توکیو»(TOTSUKO) با 500 دلار سرمایه (190.000 ین) و 20 نفر تاسیس کرد. محل فعالیت شرکت طبقهی سوم یک ساختمان نیمه مخروبهی ناشی از جنگ جهانی دوم و در منطقهی منهدم شدهای قرار داشت که تمامی دیوارهای بتونی آن شکافهای عمیق برداشته بود... داستان شکلگیری شرکت سونی نیز بسیار جذاب است اما کارِ ماتسوشیتا، کارستانی دیگر بوده است.
2. کیشیرو تویودا نیز برخلاف ماتسوشیتا در یک خانوادهی ثروتمند زاده شد. پدرش، ساکیشی تویودا مدیرعامل و صاحب یک کارخانهی بافندگی بود. کیشیرو پس از فارغالتحصیلی در رشتهی مهندسی مکانیک از دانشگاه توکیو، در کارخانهی پدر مشغول به کار شد. اما همهی توجه و همت او صرف تولید موتور خودرو شد. در سال 1930 کیشیرو تحقیق بر روی موتورهای گازوئیلی را آغاز کرد و سه سال بعد بخش خودرو را در قسمت کوچکی از کارخانهی ریسندگی پدر راه انداخت... در سال 1935 اولین کارخانهی خودرو تویوتا آغاز به کار کرد و سال بعد لوگوی تویودا به تویوتا تغییر یافت. یک سال بعد یعنی سال 1937 شرکت "تویوتاموتور" به طور رسمی افتتاح شد. بدین ترتیب یکی از موفقترین کارخانجات ریسندگی ژاپن در بین دو جنگ جهانی با تغییر گرایش، به کارخانه خودروسازی تبدیل شد. تلاش و همت کیشیرو تویودا باعث شد که از دل کارخانه پدر، کارخانه جدید تأسیس شود.
محمدرضا اسلامی۱۳۸۸/۰۱/۰۶