تنظیم و ویرایش: داکتر اسماعیل درمان
«پاک کن؛ جارو بزن؛ صافی کن؛ هوشات باشه که چیزی رَ کثیف نکنی؛ اینجه نشین؛ با پای تر روی قالین راه نرو؛ وای کل چیزه مُردار کدی؛ گفتم تمام چیزها ره دَ جای شان بچین؛ بینظمی نباشه! کی گفت یخچاله واز کو؟!…»
اینها از معمولترین جملاتی اند که ممکن است آدمهای وسواسی روزانه آنها را بارها کنند!
اختلال یا اختلال وسواس جبری چیست؟
این اختلال نوعی از تشوّش اضطرابی است که افراد مبتلا به آن از افکار تنشزا و ناخواسته یعنی فکر وسواسی در رنج اند و این افکار در بیشتر اوقات بسیار ناخوشایند میباشند. افکار وسواسی ممکن است نگرانی از آلودگی با میکروبها یا نجاست، ترسهای بیدلیل از صدمه دیدن یا آسیب زدن به دیگران، ترس از دست دادن کنترول و عمل بر اساس انگیزشهای تهاجمی، یا تردیدهای زیاد مذهبی یا اخلاقی باشند.
بسیاری از مبتلایان به این اختلال میپذیرند که افکار آنها بیمعنی است، اما نمیتوانند به آنها فکر نکنند چون منجر به پریشانی بزرگی میشود . در پاسخ به این افکار وسواسی، آنها ممکن است به افکار جبری و رفتارهای کلیشهیی یعنی عمل جبری دچار شوند که بشدت تکرار میشوند تا به بیمار در برطرف کردن اضطراب ناشی از افکار وسواسی کمک کنند. مثلاً در فردی که نگرانی بیش از حد از میکروبها دارد، این اعمال اجباری ممکن است به شکل شستشوی زیاد وتکراری دستها یا تمام بدن، یا بازرسیهای مکرر برای اطمینان از مرتب بودن اوضاع باشد، مثلاً قفل بودن دروازۀ خانه، خاموش بودن وسایل برقی یا گازی و غیره.
در واقع در ذهن فرد وسواسی، اختلالی به وجود میآید که توقف قطعی آن فکر یا آن عمل حاصل نمیشود. اغلب در مبتلایان به وسواس فکری نیز، افکار بیهوده یا وحشتناکی در ذهن شان به وجود میآید که این افکار در چرخهای بیپایان، مرتب تکرار میشود.
قابل یاد آوریست که مبتلایان به این اختلال قادر اند مشکل و ناراحتی خود را، به عنوان یک مسأله خصوصی، پنهان نگه دارند و گاهی چندین ساعت را دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهای مخفیانه وسواسی-جبری خود کنند!
علل اختلال وسواس-جبری
اختلال وسواس- جبری نسبت به برخی از امراض یا اختلالات دیگر شیوع نسبتاً بیشتر داشته و بطور اوسط حدود ۲٫۵ فیصد افراد در تمام جوامع و فرهنگها از آن رنج میکشند و نرخ ابتلا به آن در طول زندگی و حداقل برای یک بار می تواند بین ۱٫۷ تا ۴ فیصد باشد. علل بروز این اختلال را میتوان در تشوش احتمالی سیستم عصبی و بههمخوردن تنظیم مادهای به نام سروتونین در مغز جستوجو کرد. هر چند مطالعات جدید درصدد یافتن سایر موارد دخیل در این اختلال هستند. اما گاهی فرد مستعد است به علت بروز حادثهای مثل امراض دیگر، حاملگی/بارداری و ضربۀ روحی بهطور ناگهانی دچار علایم وسواس-جبری شود.
اختلال وسواس-جبری همانند سایر اختلالات روانی نتیجهی ترکیب عوامل مختلف زیستی (بیالوجیک)، روانی و اجتماعی میباشد. با این حال، ترکیبی از عوامل گوناگون میتوانند در افراد سبب بروز نشانههای متفاوت شوند و همین امر، شناخت و مشخص کردن علت مرض را بسیار پیچیده میکند.
مدل ارثی (جنتیک)
تحقیقات نشان داده اند که پنج در صد افراد بسیار نزدیک به فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی در مراحلی از زندگی دارای نشانههای وسواس بوده اند. میتوان گفت که علایم وسواسهای فکری –عملی (نه اختلال وسواس فکری- عملی) تنها در ده تا پانزده فیصد افراد بسیار نزدیک فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی دیده میشود. بنابراین میتوانیم بگوییم که در این زمینه عوامل جنتیک بیش از عوامل اجتماعی دخالت دارند. حتی اگر افرادی به طور جنتیک مستعد مبتلا شدن به اختلال وسواس فکری-عملی باشند، باید این استعداد به وسیله عوامل اجتماعی مشتعل شده باشد و اگر شرایط زندگی اجتماعی خوب باشد ممکن است فرد هرگز به وسواس مبتلا نشود.
نظریۀ روانکاوی دربارۀ اختلال وسواس-جبری
بر طبق این نظریه، اختلال وسواس فکری-عملی در مرحله «مقعدیِ» رشد که طی آن آموزش «تخلیه» صورت میگیرد آغاز میشود. شخص مبتلا به اختلال وسواسی فکری-عملی حتماً در این مرحله مشکلاتی داشته که بعداً منجر به خصوصیات خشکی، کنترل افراطی، برنامهریزی و دیگر صفات یا رفتارهای وسواسی فکری-عملی میشود. در سه مطالعۀ تجربی که مشکلات آموزشی تخلیه را در کودکان مبتلا به وسواس فکری-عملی بررسی کردند، در ۱۷ مورد از ۱۸ مورد هیچگونه شواهدی مبنی بر آموزش تخلیۀ سختگیرانه به دست نیامد (دی، ۱۹۵۷، جود، ۱۹۶۵، تسنگ، ۱۹۷۳)
نظریه یادگیری و مدلهای شرطیسازی
نظریههای یادگیری زیادی وجود دارند (بولز، ۱۹۷۹) که از برخی از آنها برای تبیین اختلال وسواسی فکری-عملی استفاده شده اند. اما به نظر میرسد که نظریه یادگیری دو عاملی (ماورر، ۱۹۶۰) بیش از همه مورد استفاده بوده است. در این نظریه، فرض بر آن است که افکار وسواسی به این دلیل ایجاد اضطراب میکنند که در تجربۀ فرد، آن افکار با محرکهای اضطراببرانگیز غیرِشرطی همراه بوده اند. لذا افکار وسواسی ایجاد اضطرابِ شرطی میکنند، که کاهش آن برای فرد تقویت کننده است. اعمال وسواسی (مثل شستن بیش از حد یا منظم چیدن بیش از حد) به این دلیل ایجاد ونگهداری میشوند که موجب کاهش اضطراب میشوند. این اعمال وسواسی از طریق زنجیرهای کردن پاسخ، ساخت مییابند. بنابر این، عامل اول شرطیسازی «کلاسیک» پاسخ اضطرابی است، وعامل دوم شرطیسازی «ابزاری» رفتار وسواسی است که از طریق کاهش اضطراب تقویت میشود (یعنی تقویت منفی)
انواع وسواس
وسواسهای فکری
- ترس آلودگی از کثافت، میکروبها، ویروسها، ترشحات جسمی یا مواد زاید، موادکیمیایی، مواد چسبنده یا مواد خطرناک
- شک و تردید در مورد وقوع رویدادهای خطرناک (از قبیل عدم اطمینان از قفل بودن دروازهها وعدم اطمینان به قفل دروازهها
- نگرانی افراطی در مورد نداشتن صحت، نظم، آراستگی و هماهنگی
- داشتن وسواس نسبت به بدن یا نشانههای جسمی
- داشتن افکاری که برای فرد کفرآمیز به نظر میرسند؛ توهین به مقدسات در ادیان
- داشتن تصورات و افکار جنسی غیر قابل کنترول و اضطرابآور که برای فرد قابل قبول نیستند (از قبیل لواطت یا بچهبازی، یا همجنسگرا بودن یا تصورات مشابۀ دیگر)
- داشتن افکار مربوط به جمع کردن، حتی اصرار در جمع کردن چیزهای بیمصرف (اگر چه هیچ وقت این نوع چیزهای جمعآوری شده، در رابطه با فرد جمعکننده نمیباشد یا برایش مفید نیستند)
- داشتن تصورات وافکار خشونتآمیز یا پرخاشگرانه (از قبیل چاقو زدن به بدن خود یا دیگران)
- داشتن افکار مزاحم یا افکار مربوط به موسیقی در ذهن
انواع وسواس عملی
در اختلال وسواس فکری-عملی، وسواسهای عملی، اعمالی هستند که شخص بارها و بارها در پاسخ به یک وسواس فکری انجام میدهد. هدف وسواسهای عملی، کاهش احتمال آسیب زدن و آزار رساندن میباشد تا اینکه بدین وسیله وی احساس آرامش کرده وهمه چیز را خوب بپندارد. وسواسهای عملی میتوانند به صورت اعمالی باشند که به وسیله دیگران قابل مشاهده باشند (از قبیل کنترل کردن تا جایی که احساس آرامش بکنید)، یا به صورت اعمال ذهنی است که بوسیله دیگران قابل مشاهده نمیباشد (از قبیل گفتن عبارات خاصی در ذهن خود.)
وسواسهای ذهنی معمولاً بسیار پیچیده هستند و ممکن است دوباره و به طور ممتد قابل تکرار نباشند. به عنوان مثال در مورد وسواس، گفتنِ عبارت به خصوصی که میتواند از مرگ فرد مورد علاقه جلوگیری نماید.
وسواسهای عملی شایع در اختلال وسواس فکری-عملی
- کنترل کردن (از قبیل کنترل کردن کلید گاز، شیر دهن آب، چراغها)
- تکرار کردن اعمال (باز و بسته کردن دروازه برای چندین بار تا از قفل بودن آن اطمینان حاصل شود)
- اعمال تشریفاتی ذهنی (از قبیل تکرار کردن کلمات یا عبارات خاص با روش و آهنگی بخصوص)
- انجام دادن اعمال با نظم و ترتیب خاص (مثلاً پوشیدن لباس با نظم و مناسک خاص)
- احتکار و جمع آوری کردن اشیاء که البته بیشتر شان موثر و کارآمد نیستند
- شمارش کردن زیاد (مثلاً شماره کردن پایههای برق یا اعتقاد به این که تا به یک عدد مشخص نرسد، آرام نمیشود یا ممکن است حادثهای به وقوع بپیوندد)
بُعد اجتماعی وسواس
وسواس یک پدیدۀ اجتماعی است که میتواند تحت تأثیر عوامل جنتیک، فرهنگی و تربیتی ایجاد شود و در تمام روابط اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی، شغلی و حتی همسرداری فرد تأثیر مستقیم بگذارد. البته این تأثیر در حد افراطی وسواس شدت میگیرد. وسواس یک مکانیسم دفاعی است، همانطور که انسآنها مکانیسمهای دفاعی مختلفی مانند؛ فرافکنی، دلیلتراشی و غیره دارند، میتوانند با پناه بردن به افکار و اعمال تکراری به نوعی استرس و اضطراب خود را کنترل کنند.
به عبارت دیگر، براساس نظریۀ فشار، استرسهای روانی میتوانند فرد را وادار کنند که به سمت اعمال وسواسی پیش برود. این وسواسها میتوانند فرد را آدمی لجباز و بهانهگیر کنند. بنابراین، فرد با این خصوصیات نمیتواند روابط سالمی با اطرافیان خود برقرار کند. از سوی دیگر، این اعمال وسواسی آن قدر از او زمان میگیرند که میتوانند کارایی او را در محیط کار پایین بیاورند. همچنین در مسائل اقتصادی فرد را دچار اسراف و هَدَر دادن منابع میکند، مانند شستوشوی مکرر و هدر دادن مقدار زیادی آب و صابون و امثال آن!
مادران وسواسی
وسواس در زنان بیشتر شکل مشکل در خانه به خود میگیرد و شاید کمتر شکل وسواس «شمارشی» مثل تردید برای شمردن و حساب کردن را در زنان ببینیم. وسواس آلودگی یکی از شایعترین نوع وسواس است که بیشتر زنان وسواسی ازآن رنج میبرند.
این نوع وسواس میتواند حتی در روابط زناشویی افراد نیز تأثیرسوء بگذارد، بهتدریج همسر را گرفتار حسّ بدبینی کند، تا آنجا که گاهی مردها گمان میکنند خانم شان دیگر مثل گذشته به او علاقه ندارد. در نهایت، این رفتارهای اضطرابی زن، میتواند فضای خانه را متشنج و پُر از استرس بسازد، چنانچه هیچکدام از افراد خانواده نتوانند بدون آرامش خاطرسراغ یخچال، یا حتی الماری کالا، آشپزخانه و تشناب وامثال آن بروند. در نوع شدید وسواس زنان حُکم یک بازپرس را در خانه پیدا میکنند که همۀ افراد باید مُدام به آنها جواب پس بدهند که دست شان را شستهاند یا نه، با کدام دستمال دستها را خشک کردهاند و ده هاسؤال دیگر.
گاهی ممکن است وسواس در زنان به شکل بدبینی و شک به همسر بروز کند و این تردیدها و وسواسها میتواند روی اطفال و خانواده تأثیر منفی بگذارد. تمام این اتفاقها میتواند جایگاه زن بهعنوان مدیر خانه را ضعیف کند و درنهایت تأثیر روانی این وسواس را به همۀ اعضای خانواده گسترش دهد. این بدبینی و شک البته در مردان نیز میتواند پیدا شود و مختص خانمها نیست.
افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری معمولاً به علّت علائم مختلف به داکتران گوناگون مراجعه میکنند. مثلاً در وسواس آلودگی، فرد به علّت زخمهای جلدی ناشی از شست و شوی بیش از حد دست و صورت به متخصص جلدی مراجعه میکند؛ یا شروع اختلال وسواس بعد از زایمان، میتواند زنان را به متخصص ولادی نسایی بکشاند، یا افراد وسواسی را مجبور کند به علّت ضایعات در بیره، ناشی از برس زدن زیاد به داکتر دندان مراجعه کنند. آنها که گرفتار وسواس افکار تکراری (مانند افکاری با محتوای پرخاشگری، شمارش، وامثال آن) هستند معمولاً به علّت بیخوابی و بیحوصلگی به داکترمراجعه میکنند.
راههای مقابله با وسواس
وسواس از آن نوع اختلالاتی است که معمولاً به یک دورۀ تداوی طولانی نیاز دارد. همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهند که در زمینۀ تداوی بیماران وسواسی، بهترین اقدام، رفتارتداویی – شناختی (CBT) و تداوی با دواهاست.
تداوی رفتاری شناختی با اختلال وسواس فکری-عملی چه میکند؟
افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی از این میترسندکه اگر به افکار وسواسیشان میدان بدهند و هیچ عمل وسواسی برای جبران آنها انجام ندهند، بیشتر و بیشتر مضطرب خواهند شد و نخواهند توانست این اضطراب را تحمل کنند. آنها اغلب از این نگرانند که مبادا دیوانه شوند. هدف تداوی شناختی- رفتاری این است که به شما کمک کند که یاد بگیرید اضطراب خود را بدون انجام رفتارهای وسواسی کنترل کنید. در این تداوی شما راهبردهایی نظیر تمرینهای آرامسازی و شیوههای تفکری را که باعث کاهش اضطراب میشوند یاد خواهید گرفت. همچنین در این تداوی میآموزید که اگر بهجای اجتناب از افکارتان با آنها مواجه شوید، آنها کنار میروند. شاید باور کردنش سخت باشد ولی حقیقت دارد. درمانگر تان به شما کمک میکند با چیزهایی که بیشتر از همه از آنها میترسید به تدریج روبرو شوید تا بالاخره زمانی فرا برسد که بتوانید ترس تان را بدون انجام رفتارهای وسواسی مهار کنید.
تداوی شناختی-رفتاری برای اختلال وسواس فکری-عملی معمولاً حدود ۲۰ جلسه طول میکشد. ممکن است تداوی برای کسانی که علایم وسواس شدیدتری دارند، بیشتر از این نیز طول بکشد. پژوهشهای انجام شده در این زمینه نشان دادهاند که بیش از ۸۰ درصد کسانی که تداوی شناختی- رفتاری خود را تا آخر ادامه میدهند، در حد متوسط تا قابل ملاحظهای بهبود مییابند. خیلی پیش میآید که بعد از پایان تداوی گاهی افکار یا تمایلات وسواسی به سراغ فرد بیایند ولی به طور کلی بیماران احساس کنترل بیشتری داشته و میتوانند از زندگی لذت ببرند. پژوهشها همچنین نشان دادهاند که اغلب افرادی که تداوی را بهپایان بردهاند، بعد از اتمام تداوی در دراز مدت حال شان بهتر است.
آیا دوا مفید است؟
دواهایی که بیشترین اثربخشی را در تداوی اختلال وسواس فکری-عملی دارند، سطح کیمیایی سروتونین را در مغز افزایش میدهند. داکتر طب روانی شما ادویهی را برای شما تجویز میکند که بیشترین سود را برای تان داشته باشد. مطالعات نشان دادهاند که ۵۰ تا۶۰ درصد مریضان با دوا بهبود قابل ملاحظه پیدا میکنند. البته اغلب بیماران درمییابند که علایم آنها با قطع دوا عَود میکند. به همین دلیل بهتر است همیشه تداوی شناختی- رفتاری یا تداوی های موثر روانی دیگر نیز به تداوی دوایی افزوده شود. برای برخی بیماران ترکیب دوادرمانی و شناختدرمانی بهترین نتایج را بهبار میآورد.
از شما به عنوان مریض چه انتظار میرود؟
معمولاً در اوایل تداوی مریض مضطرب بوده و در مورد امکان بهبودش با این روش شک دارد. اگر این حالت را دارید، بهترین کار این است که این نوع تداوی را امتحان کنید. درمانگر تان راههای جدیدی برای مقابله با اضطراب به شما میآموزد و به شما یاد میدهد چطور با چیزهایی که از آنها میترسید روبرو شوید. از شما خواسته خواهد شد که مهارتهایی را که در جلسات میآموزید، بین جلسات تمرین کنید. اگر تمرینهایی که درمانگرتان توصیه میکند را بین جلسات انجام بدهید و تداوی را تکمیل کنید، حالتان بسیار بهتر خواهد شد.
منابع: