تَاریکا دلتنگ
تاس کاسه
تَلخْگْ کمی تلخ
تِلْ تِلْ صحبت بیهوده و زیاد
تُلُپَسْ(تَلَپَسْ) حرف ندا
تِلِکَسْتْ حرف ندای شکستن
تَلَبگار طلبکار
تِلِنْگْ هل دادن
تَمُو شلوار
تِنْگْ طلا خوب وتندرست،عالی
جُنِوار توان، قدرت
جُوزْ گردو
چپی گری شلوغ کردن،فضولی
چرخ زدن جستجو کردن
چَغوک گنجشک
چَیی چای
خُسُرْ پدر زن
خُسُرْبَره خُسُروَره برادر زن
خَش مادر زن
خُلِ اَتِش شرور خیلی فضول
خَلا توالت
خِلَشِه خار
خَلو دایی
دَپُر کردن قفل کردن ، بستن
دَخُو در حال خواب
دُرْباخ سلامتی
دَرُدُو اطراف
دِرِزْگ کمی خیس شدن
دِرِزْگیدن لرزش ناشی از ترس
دَکِشال نوعی حمل کردن
دِلَنْگو آویزان
دَلُنِه سالن ورودی منزل
دُماق بینی
دِنْدُو دندان
دَنْگْ او مقدار(آب)
دوشینه دیشب
دُول سطل
دولَخ باد بادشدید همراه گرد و غبار
دوودوو خواهر
دیکُو مغازه
رِز کردن حمله ورشدن حمله کردن
رِسمُو طناب
رَم دلسوزی
شِرِنی شیرینی
شِقْ تیپ و قیافه
شِکَفْتِه آبنبات ،نوعی قند
شَلْته موج کوچکی از آب
شُنْدُو خط شروع
شُنْگُلْ انگشت
شُو شب
شَیْنَکْ پرنده شاهین
چرخ ریسندگی قدیمی
مرد قالی باف در مود بیرجند
نمایی از زندگی ایلی در خراسان جنوبی
نمایی از موزه شوکت آباد بیرجند
صُبْ پِکَه سحر
طَقَرْچِه نوعی ظرفی سفالی برای درست کردن غذا
طَیارِ حرف ندای ابهام آمیز
عِنْدو خارش
قَشُقْ قاشق
قُلْ آمدن بجوش آمدن
کُتِه کتک
کُجِه کجا
کَچی شیر نوعی غذایی محلی
کَدو کدامیک
کَرْبِلَیْ کربلایی
کِرِه به صرفه بودن
کِشْمُو مزرعه کوچک ،زمین زراعتی
کَفْتَرْ کبوتر
کفْگیربره نوعی مَلاقه
کُکْ کبک
کَلْپوره نوعی داروی گیاهی برای دردشکم
کُلُمْبَه چاق ، فربه ، سمین
کَلُو بزرگ
کَلوخ ریگ ازجنس خاک
کَله پُرْْبَدی بیماری اُریُن
کَموک مقداری کم
کَنْدال حفره، چاه
کُندِرِشک آرنج
کیک کَکْ
گُرْجِه گوجه فرنگی
گُشْنِه گرسنه
گُمَیی کم پیدایی
گوشَدار گوش کن
لَخَبورگ سوسمار
لََخْشُوک لیز
لِفْتْ دادن دیر کردن
لِنگْ پا
لُو لب
لُوچْ لپ
مُ من
مَتُو شب مهتابی
مَجْمِه سینی بزرگ
مَرِضا محمدرضا
مُسْتَراب توالت
مَسِیْ محمدحسین
مُشَتِه آرایشگر
مَعتَلْ منتظر شدن
مَعْدَلی محمدعلی
مُغْریبُنْگْ صبح زود، سحرگاه
مِنَدَری خُو می پنداری که
مُنْده خسته،باقی ماندن
مورِشْکْ مورچه
موسی کوتقی نوعی پرنده شبیه کبوتر
مِه مِه مامان
مَیُم می خواهم
میُمْ می آیم
مینی می بینی
مَیِه دار پولدار
مَیی می خواهی
نَزِوال ناسازگار
نِشْ دهان
نَلی تشک ، تخت خواب
نُماشُمْ بعد ازظهر
نَموک مقداری کم
نِمَیه نمی خواد
نِمَیی نمی خواهی
نَنِه مامان
نُو نان
وِرْ ورْ صحبت زیاد
وَرْمالیدن بالا زدن
وَشوریده عاشق
هَمیدَم الان
هُنِه بگذار
هِنْدُنِه هندوانه
هُنْْْشی بنشین
گاو ماما میکرد ، گوسفند بع بع میکرد ، سگ واق واق میکرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی ؟ شب شده بود امّا حسنک به خانه نیامده بود . حسنک دوستان زیادی داشت و مدتها بود که به خانه نیامده بود . او به شهر رفته و در آن جا شلوار جین و تی شرتهای تنگ به تن می کند . او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلو آینه به موهای خود ژل می زند . موهای حسنک دیگر مثل پشم های گوسفند نیست چون او به موهای خود کتیرا می زند .
دیروز که حسنک با کبری چت میکرد کبری گفت : تصمیم بزرگی گرفته است . کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون با پتروس چت میکرد .
پتروس همیشه پای کامپیوتر نشسته بود و چت میکرد . پتروس دید که سد سوراخ شده امّا انگشت او درد میکرد چون زیاد چت کرده بود . او نمی دانست که سد تا چند لحظه دیگر می شکند . پتروس در حال چت کردن غرق شد و برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود امّا کوه روی ریل ریزش کرده بود .
ریز علی دید که کوه ریزش کرد امّا حوصله نداشت چون سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را درآورد . ریزعلی هر چند چراغ قوه داشت امّا حوصله دردسر نداشت ، قطار به سنگی برخورد کرد ، کبری و مسافران قطار مردند ولی ریز علی بدون توجه به خانه بازگشت .
خانه مثل همیشه سوت و کور بود ، الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او مهمان خوانده هم ندارد چون حوصله مهمان ندارد زیرا پول ندارد شکم مهمان را سیر کند .
او در خانه تخم مرغ و پنیر فراوان دارد امّا گوشت ندارد . او کلاس بالا و فامیل های پولداری دارد . او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت الاغ فروخت امّا او از چوپان دروغکو گِله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد .
به همین دلیل دیگر در کتابهای دبستان آن داستانهای قشنگ وجود ندارد .
تاریخ بیرجند
علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی ، بیرجند، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی و کرمانی به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست .اشعار حکیم نزاری، وجود محلهای به نام گبرآباد در بافت قدیمی شهر، کاوشهای به عمل آمده از قلاع دختر در "بند دره" و "قلعه دره"، و نیز کتیبه بهدست آمده از کال جنگال در روستای ریچ از توابع خوسف، "تخته سنگ لاخ مزار" واقع در روستای کوچ ، سنگ نگاره و کتیبههای پهلوی اشکانی در دره "استاد تنگل"، حکایت از قدمت چند هزار ساله بیرجند دارد.
همچنین علاوه بر وجود گورستانهای زرتشتیها در اغلب روستاها و نیز وجود آتشکدههای سفلی و علیا .[۶] که دال بر قدمت تاریخی این منطقهاست، نام برخی از روستاهای اطراف شهر بیرجند دارای ریشه پهلوی و اساطیری هستند، مانند: گیو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودک، دستجرد، چاج، چهکند، کوچ، چنشت، ریچ، جمشیدآباد و ...
کشفیات اخیر باستانشناسان در منطقه بیرجند حاکی از این است که نواحی مزبور علاوه بر اینکه محل سکونت یا معبر انسانها در پیش از تاریخ بوده، رد پای قوم ساگارتی یکی از اقوام کوچ نشین پارسی را نیز در خود به یادگار گذاشتهاست که نمونه بارز آن کهنترین اثر کشف شده بیرجند به نام سنگ نگار لاخ مزار کوچ میباشد که بر آن نقوش پیش از تاریخ، علائم پیکتوگرافی یا تصویری و کتیبههای خط عربی نیز به چشم میخورد.
در عهد ساسانیان این منطقه ولایتی آباد و دارای روستاهای حاصلخیز بودهاست که مردمانی با استعداد و سلحشور داشته و همیشه مایه دلگرمی حکومت و منشأ قدرت در این منطقه بودهاند که به پشتیبانی آنان پیروزیهایی به دست میآوردهاند.
احتمالا یاقوت حموی اولین جغرافیدانی است که از «بیرجند» به عنوان یکی از شهرهای منطقه قهستان یاد کردهاست. حمدالله مستوفی «بیرجند» را از شانزده ولایت قهستان و مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته که در آن مقدار فراوانی زعفران, انگور, میوه و اندکی غله به دست میآمدهاست.
در نوشتههای دوره صفویه گفته شده که قهستان ولایتی است با مردمی فهیم و صاحب فراست که از آنجا شاعران و نویسندگان و عالمان زیادی برخاسته اند. بیرجند دارالملک قهستان بوده و خانههای آن بر روی تپه ماهور بنا گردیدهاست.
در اواخر دوره صفوی و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزیمه , بیرجند مرکز قهستان شد. با زوال دولت صفوی و رسوخ کشورهای اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از راههای دریایی و زمینی , بیرجند که در مسیر عمده ترین راه زمینی این ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سیاحان, جهانگردان یا مأمورانی شد که در نوشتههای خود اطلاعات فراوانی درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند.
در سال ۱۲۵۴ خورشیدی، مک گرگور درباره شهر بیرجند مطالبی نوشته و شمار خانههای شهر را سه هزار باب ذکر کردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشیدی، ادوارد ییت گزارشی درباره تجارت بیرجند از طریق بندرعباس و نیز جمعیت ۰۰۰ ۲۵ نفری آن دادهاست.
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه , از کوههای معین آباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات, محصولات زراعی بویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند ـ که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته ـ مطالبی آوردهاست.
لمتون نیز در سالهای قبل از ۱۳۲۹ خورشیدی به وضع مالکیت اراضی و قناتهای قائنات و نیز نظامهای آبیاری در آبادیهای پیرامون بیرجند اشاره کردهاست.
گویش یا لهجه بیرجندی از گویشهای فارسی نو است که مانند گویشهای دیگر به نسبت زبان رسمی کمتر تحول پذیرفته و از اینرو بسیاری از ویژگیهای فارسی کهن را نگه داشتهاست. محمود رفیعی در مقدمه واژهنامه گویش بیرجند مینویسد که چون بیرجند در نزدیکی کویر و در منطقهای کوهستانی واقع شده، در گذر تاریخ کمتر مورد تاخت و تاز و هجوم قرار گرفته و در نتیجه گویش آن نیز پاکیزه و دست نخورده باقی ماندهاست.
مراکز علمی و فرهنگی جدید از مدارس علمیه نشأت گرفته اند و در این میان اهمیت مدرسه معصومیه که سابقهٔ بیش از هزار سال دارد و محل تحصیل اغلب مشاهیر بیرجند بوده قابل ذکر است. هم اکنون در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
مدارس جدید در شهرستان بیرجند زودتر از سایر نقاط کشور تأسیس شد. مدرسه شوکتیه در سال ۱۲۸۴ خورشیدی پس از تأسیس دارالفنون تهران و رشدیه تبریز , به همت امیر شوکتالملک علم, حکمران وقت در بیرجند تأسیس شد و به دنبال آن , دبیرستان شوکتیه و مدارس خضری دشت بیاض, نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید.
در شهرستان بیرجند پنج مدرسه علمیه با ظرفیت ۲۰۰ نفر طلبه و بیش از ۷۰۰ مرکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش به فعالیت مشغولند.
آموزش و پرورش بیرجند هم اینک با بیش از ۹۰ سال عمر با برکت بیش از یکصدهزار نفر دانش آموز را تحت تعلیم و تربیت دارد. وجود ۴ اداره مستقل آموزش و پرورش در شهرستان بیرجند با بیش از ۷۰۰۰ نفر پرسنل، مرکز آموزش عالی فرهنگیان، مراکز تعلیم و تربیت، پژوهشکده معلم و... آموزش و پرورش این شهرستان را به قویترین آموزش و پرورش استان خراسان (پس از مشهد) تبدیل کرده بود.
بیرجند به عنوان قطب دانشگاهی شرق کشور از امکانات آموزش عالی خوبی برخوردار است. در ۱۳۵۴ شمسی, در مجموعه موقوفات علم , موسسه آموزش عالی بیرجند تأسیس شد و در ۱۳۵۶ شمسی با پذیرش ۱۲۰ دانشجو در رشتههای ریاضی, فیزیک و شیمی, کار خود را آغاز کرد و اکنون به نام رسمی دانشگاه بیرجند شناخته میشود.
در حال حاضر ۱۴ هزار دانشجو در ۱۱ دانشگاه و مرکز آموزش عالی مشغول تحصیل میباشند که بالاترین تورم دانشجویی در سطح کشور را به خود اختصاص دادهاست. بدین معنی که به ازای هر ۹ نفر شهروند بیرجندی یک نفر دانشجو وجود دارد. از جمله مراکز آموزش عالی در بیرجند میتوان از:
نام بیرجند
نام اصلی این شهر، بیرجند است که به صورتهای برجند، برجن، برکن و بیرگند نیز در نوشته آمدهاست.
پنج وجه تسمیه برای بیرجند بیان شدهاست.
آقای رجبعلی لباف خانیکی در مقاله خود تحت عنوان "تأملی در نام بیرجند"، بیرجند را مرکب از دو جزء "بیر" و "جند" میداند. "بیر" در پارسی باستان به معانی رعد و برق، صاعقه و طوفان و "جند" که معرّب "کند" است به زبان فرارودی به معنی مکان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهای مناطق و شهرها در خراسان بزرگ ، مانند تاشکند، خجند، سمرقند و ...، این وجه تسمیه درست تر به نظر میرسد.
بیرجند | ||
---|---|---|
اطلاعات کلی | ||
نام رسمی: | بیرجند | |
کشور: | ایران | |
استان: | خراسان جنوبی | |
شهرستان: | بیرجند | |
بخش: | مرکزی | |
مردم | ||
جمعیت | ۱۵۷٬۸۴۸ | |
رشد جمعیت: | ۲٪ | |
تراکم جمعیت: | ۳۶۹۷ نفر بر کیلومتر مربع | |
زبانهای گفتاری: | فارسی | |
مذهب: | شیعه، سنی | |
جغرافیای طبیعی | ||
مساحت: | ۴۲٫۷ کیلومتر مربع | |
ارتفاع از سطح دریا: | ۱۴۹۱ متر | |
آبوهوا | ||
میانگین دمای سالانه: | ۱۶٫۵ درجهٔ سانتیگراد | |
بارش سالانه: | ۱۷۱ میلیمتر | |
روزهای یخبندان سالانه: | ۴۸ روز | |
اطلاعات شهری | ||
شهردار: | محمود محسن زاده | |
رهآورد: | زعفران، زرشک، عناب، فرش | |
پیششماره تلفنی: | ۰۵۶۱ | |
وبگاه: | شهرداری بیرجند |
بیرجَند مرکز استان خراسان جنوبی و مرکز شهرستان بیرجند در شرق ایران است. این شهر در سال ۱۳۸۵، تعداد ۱۵۷٬۸۴۸ نفر جمعیت داشتهاست.[۱]
شهر بیرجند، اولین شهر در ایران است که دارای سازمان آبرسانی بوده و بنگاه آبلوله بیرجند به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران شناخته میشود.[۴] این شهر همچنین دومین شهری در ایران است که در سال ۱۳۰۲ و پیش از تهران ، از لولهکشی آب شهری برخوردار گردید.[۵]
مدرسه شوکتیه این شهر، سومین مدرسه آموزش به سبک جدید، بعد از دارالفنون و رشدیه تبریز است. به علت موقعیت سیاسی و استراتژیک شهر بیرجند، سومین فرودگاه کشور در سال ۱۳۱۲ پس از قلعه مرغی و بوشهر، در این شهر ساخته شد [۶] و تا پیش از جنگ
| امام صادق علیه السلام فرمود:«مهدی علیه السلام گنجی در طالقان دارد که از طلا و نقره نیست. پرچمی دارد که از وقتی پیچیده شده، باز نگردیده است: مردانی که قلب هایشان مانند تکه های آهن، سخت تر از سنگ است و هرگز شکی درباره خدا به آنها وارد نگردیده است. آنان اگر به کوه ها حمله کنند، آن را از جای می کنند، و هر شهری را بخواهند فتح میکنند. عقاب آسا بر اسبانشان میتازند. بر زین اسب امام علیه السلام دست میکشند و به این وسیله تبرک می جویند. گرد امام علیه السلام جمع میشوند و در جنگها با جانشان از او دفاع می کنند. آنچه امام علیه السلام از آنها می خواهد اطاعت میکنند. مردانی هستند که شب ها خواب به چشم ندارند و در نمازشان همانند زنبور عسل زمزمه میکنند. شب را در حال قیام و عبادت سپری می کنند و صبحگاهان بر اسبانشان سوارند. راهبان شب و شیران روز هستند. آنان نسبت به امامشان، از کنیز نسبت به مولایش مطیعتر و فرمانبردار ترند. قلبهایشان همانند چراغ میدرخشد و از جلال خدا هرسناکند. یاران امام زمان علیه السلام برای شهادت دعا و کشته شدن در راه خدا را آرزو میکنند. شعارشان « یالثارات الحسین علیه السلام»( ای خونخواهان حسین) است. هنگامی که حرکت می کنند، ترس به اندازه مسیر یک ماه پیشاپیش آنان حرکت می کند. خداوند به وسیله آنان امام حق را یاری می کند.» |